تحلیل چرایی شعرنکوهی شاعران

نویسنده
چکیده
سروده­ های شاعران نشان می­ دهد که آنان گاهی نسبت به شعر و شاعری اظهار ناخرسندی کرده­ و مقام شاعری را در مقایسه با دیگر پیشه­ ها پایین­تر دانسته ­اند، شاعران گاهی بیتی و یا ابیاتی و گاهی نیز اشعار مستقلی را به نکوهش شعر اختصاص داده ­اند. چرایی این امر، مسئلۀ اصلی این مقاله است که با بررسی آثار شاعران تا قرن هشتم هجری به شیوۀ توصیفی و تحلیلی بدان پاسخ داده می­ شود. پژوهش نشان می­ دهد که بخشی از این بدبینی­ها نسبت به شعر خاستگاه فلسفی دارد که به ماهیّت شعر بر می­ گردد. فراهم­ شدن شعر از قضایای متخیّل، محاکات و تقلیدی بودنِ آن که هیچ­گونه صدقی را موجب نمی­ گردد و به شکلِ تناقض­ و اغراق و دروغ ­در شعر جلوه می­ کند، مبنای فلسفی دارد. ستایش از حکمت و فلسفه و نکوهش شعر در برابر آن بازتاب همین نگاه فلسفی است. منشأ مهم دیگر شعرنکوهی اثرپذیری از برخی مؤلفه­ ها و گزاره­ های دینی است که موجب تشدید چنین نگاهی در میان شاعران نسبت به شعر و شاعری شده است. برتری شرع و مفاهیم شرعی نسبت به شعر یکی از دلایل اصلی شعرنکوهی از این دید است. کارکرد شعر و رفتار اغلب شاعران نظیر اختصاص ­یافتن اغلب اشعار به مدح، پرداختن شاعران به هجو و هزل­گویی، تکدّی ­کردن و طمع­ ورزیدن بیشتر شاعران، بی ­رونقی بازار شعر و شاعری در برخی از دوره‌ها و ناتوانی شعر از بیان معانی و مفاهیم از جمله عواملی است که موجب این بدبینی به شعر و شاعری شده است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات