این مقاله به بررسی آثار داستانی «حمیرا قادری» نویسندۀ معاصر افغانستان بر اساس نظریۀ «الن شووالتر» میپردازد. «شووالتر» منتقد و نویسندهامریکایی، الگوی سهگانهاش را با تحلیل و بررسی ادبیات زنانه کشورهای انگلستان و امریکا و برخی مکانهای همجوار ارائه کرد. «شووالتر» پس از بررسی ادبیات مردم امریکا و انگلستان، نتایج پژوهش خود را به سهمرحلۀ فمنین، فمنیست و فیمیل تقسیم می کند. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی به این پرسش پاسخ می دهد که سیر تحول و خودآگاهی زنانه در داستانها و رمانهای حمیرا قادری براساس الگوی سه گانۀ «الن شووالتر»، چگونه تبیین می شود. بر مبنای یافته ها دو داستان و یک رمان نویسنده، مؤلفههای مراحل فمنین و فمنیست را دارند. نویسنده با کاربرد ویژگیهای بیان زنانگی و پیوستن به عشق ممنوع، استقلال فکری و هنری رمان «نقر دریای کابل» و داستان «رقص درمسجد»، خود را در آستانه مرحله فیمیل قرار میدهد. آثار او از این مراحل سهگانه عبور کردهاست. روند خودآگاهی در داستانهای قادری از گزینش شخصیتهای رؤیاپردازِ بدون کنش به راوی مردستیز، حامی همجنسان و گزینش انزوای فمینیستی مبدل می شود.