1- دانشگاه هرمزگان
چکیده: (9189 مشاهده)
یکی از بخشهای جالب توجه در تاریخ جهانگشا «ذکر خروج تارابی» است. تحلیل چگونگی پردازش روایت این بخش بخوبی روح حاکم بر این اثر را نشان میدهد. جوینی خود در مقدمه، هدف تاریخ خود را « تخلید مآثر مغول » دانسته است؛ این اعتراف بدان معناست که مخاطب با روایتی یکسویه روبهرو است؛ با این همه، نویسنده با به کار گرفتن ترفندهایی در درون متن میکوشد خود را در روایت تاریخ بیطرف نشان دهد و انتظار مخاطب را از
«تاریخ» براورده سازد. البته این هدف به دو دلیل امکانپذیر نمیشود: نخستین عامل به ذات روایت برمی گردد؛ چراکه روایت نمیتواند خنثی باشد. عامل دیگر هدف جوینی است که روایت تاریخ را نهایتا به اثری مدحی فرو کاسته است. «ذکر خروج تارابی» از جمله بخشهایی است که در رویکردی شالوده شکن، ساختارش شکسته میشود و نه تنها غرض نویسنده را از روایت ناکام میگذارد که حتی آن را به قیام علیه خود تحریک میکند. این مقاله میکوشد با بازخوانی خلاقانه این واقعه به خوانش جدیدی از متن و تصویری تازه از تارابی دست یابد؛ خوانشی که حتی میتوان آن را به کل متن تسری داد.
موضوع مقاله:
ادبیات کودک دریافت: 1390/10/24 | پذیرش: 1390/9/1 | انتشار: 1391/2/27