1- دانشگاه لرستان
2- دانشگاه تفلیس
چکیده: (7548 مشاهده)
گرجیان از دیرباز با توجه به علاقهای که به ارزشهای اخلاقی شاهنامه و نیز فرهنگ پهلوانانه آن داشتند مشتاقانه به ترجمه و روایت این اثر سترگ و داستانهای مرتبط با آن روی آورده اند. بر اساس یک خط سیر تاریخی میتوان گفت شاهنامه در سه مرحله به زبان گرجی ترجمه شده است. بار اول، در قرن دوازدهم میلادی که ترجمه و روایتهای آن از دست رفته است. بار دوم در فاصله قرنهای 15 تا 18 میلادی که در شکل روایتهای منظوم، منثور و منظوم و منثور موجود است بار سوم از قرن بیستم تا دوره معاصر. پژوهش حاضر ضمن بررسی فعالیتهای شاهنامهپژوهی گرجیان حضور پررنگ این اثر را در فرهنگ و ادبیات گرجستان نیز بررسی کرده است. تأثیر شاهنامه در شکلگیری داستانها و حماسههای گرجی بویژه «پلنگینهپوش» - برجستهترین اثر ادبی گرجی- همواره مورد تأکید بوده است. برخی گزارشهای تاریخی نیز برگزاری مجالس شاهنامهخوانی را تأیید کردهاند. در فرهنگ عامه گرجستان نیز مثلها، شعرها و اندرزهای اخلاقی پرشماری است که از زبان اصلیترین قهرمان شاهنامه، یعنی رستم بیان شده است. گذشته از این، روایتهای گرجی شاهنامه بیانگر رسوخ تمامعیار شاهنامه در فرهنگ و ادب گرجی است. همچنین از سالهای پایانی قرن نوزدهم تاکنون فعالیتهای شاهنامهپژوهان گرجی از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار بوده است. شاهنامه هنوز هم بین گرجیان جایگاه ویژهای دارد این امر از گرایش آنان به نامهای برگرفته از شاهنامه در نامگذاریهایشان کاملاً مشهود است
موضوع مقاله:
ادبیات تطبیقی دریافت: 1392/8/20 | پذیرش: 1392/11/10 | انتشار: 1392/12/1