تحلیل عرفانی افسانۀ پنجم از هشت بهشت امیرخسرو دهلوی

نوع مقاله : مقالات علمی پژوهشی

نویسنده
دانشگاه خوارزمی
چکیده
هشت بهشت از جمله آثار داستانی منظوم در ادب فارسی است که امیر خسرو دهلوی، شاعر قرن هفتم هجری، آن را به تقلید از هفت پیکر نظامی سروده است. امیر خسرو نیز همچون نظامی در این اثر، به نقل هفت افسانه پرداخته است؛ در آن میان افسانه پنجم که مربوط است به سفر بازرگان‌زاده‌ای کنجکاو برای رفتن به گرمابه‌ای شگفت‌انگیز و آگاه شدن از اسرار آن، از جمله افسانه‌هایی است که از منظر عرفانی تأویل‌پذیر است. در این نوشتار کوشیده‌ایم تا مراحل سیر و سفر قهرمان داستان را که در اینجا از او به سالک تعبیر شده است، در آن گرمابه خیالی که می‌تواند اشاره به وجود خود سالک باشد، مطابق اندیشه عرفا مورد بررسی قرار دهیم و در حقیقت به رمزگشایی از آن بپردازیم. حاصل تحقیق این است که جوان در قالب سالک طریق، به سیر در وجود خویش می‌پردازد و با عوالم گوناگون و شگفت‌انگیز آن آشنا می‌شود و نهایتاً به اسراری دست می‌یابد که قادر بر افشای آن نیست، از این رو خاموشی می‌گزیند و از بر ملا کردن رازی که بدان دست یافته لب فرو می‌بندد.


کلیدواژه‌ها

موضوعات