چالشهای متنی در بخش تفسیر عرفانی کشف‌الاسرار و عده‌الابرار

نوع مقاله : مقالات علمی پژوهشی

نویسنده
دانشگاه رازی
چکیده
موضوع این پژوهش بیان برخی تردیدهای بنیادیِ ناگفته و بی­پاسخ دربارۀ بخش تفسیر عرفانی کشف­‌الاسرار و عده‌الابرار ابوالفضل رشیدالدین میبدی ­است که چالشهای بنیادی در شناخت این متن پدید آورده­اند. این چالشها دو گروه هستند: گروه نخست تناقض میان ماهیت متن و ادعای مؤلف در مقدمۀ جلد اول است که هدف خود را شرحِ تفسیر موجز خواجه عبدالله انصاری ذکر می­کند. متن نشان­ می­دهد که نه تنها تفسیر خواجه عبدالله شرح نشده است بلکه حتی نقش استشهادی سخنان پیر طریقت در مقایسه با اقوال دیگر مشایخ صوفیه کمرنگتر است. در توضیح این چالش فرضیاتی را می­توان مطرح کرد: اول اینکه نوشتن مقدمه در آغاز کار و قبل از شکل­گیری نهایی متن بوده ­­است و روند طولانی شکل­گیری متن و گذشت زمان موجب تغییر ماهیت متن گردیده است. دوم اینکه احاطۀ میبدی به منابع تفسیری و متون صوفیه موجب گسترش حوزۀ تفسیر و دور شدن مؤلف از هدف و طرح اولیۀ کتاب گردیده ­است. گروه دیگر چالش­ها مربوط به ناهمگونیهای درونی متن است. چرا زبان و نگرش مؤلف در بخش تفسیر عرفانی در شش جلد اولیه نسبت به چهار جلد پایانی متفاوت به نظر می­رسد؟ در توضیح این چالش نیز فرضیاتی را می­توان مطرح کرد: اول اینکه میان تألیف شش جلد اولیه و چهار جلد پایانی فترتی اتفاق افتاده است. در نتیجه گذشتِ زمان و تغییر تدریجی شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بر ذهن و زبان مؤلف تأثیر گذاشته و موجب ظهور ناهمگونی شده­است. دوم اینکه عامل ظهور ناهمگونی، فروکش کردن شور و پویایی قلم در چهار جلد پایانی است که انزوای مؤلف را در این دوران نشان می­دهد. سوم اینکه این متن ده جلدی دو مؤلف دارد: مؤلف مجلدات اول تا ششم که کار را آغاز کرده­ و مؤلف مجلدات هفتم تا دهم که کار را به پایان برده ­است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات