بررسی وجوه روایتی در هزار و یک روز

نوع مقاله : مقالات علمی پژوهشی

نویسندگان
دانشگاه هرمزگان
چکیده
«هزار و یک روز» یک اثر ادبی شرقی، متشکل از مجموعه‌ قصه‌های عامیانه با شیوۀ روایت در روایت است. همان‌طور که از نام کتاب برمی‌آید، این کتاب به تقلید از کتاب هزار و یک شب نوشته شده است. این کتاب برای نخستین بار در سال 1710 میلادی به وسیله پتیس دلاکروا از زبان فارسی به زبان فرانسوی ترجمه شد. در زمان مظفرالدین شاه قاجار، دو مترجم به نام‌ محمدحسن میرزا کمال‌الدوله و محمدکریم‌خان قاجار آن را از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کردند. هزار و یک روز به دلیل داشتن بنمایه‌های اسطوره‌ای جزء روایتهایی به شمار می‌رود که می‌توان نظریه روایی تودوروف را در آن به بوته آزمایش گذاشت. تودوروف این نوع قصه‌ها را از جنبه‌های مختلفی از جمله وجوه روایتی مورد بررسی قرار می‌دهد. وجوه روایتی به شخصیتهای قصه می­پردازد و از روابط درونی شخصیتهای داستا‌‌ن پرده برمی‌دارد و بدین ترتیب عوامل بنیادین شکل‌گیری قصه و روند آن را شناسایی می‌کند. وجوه روایتی تودوروف در دو دستۀ «اخباری» و «غیراخباری» قابل تحلیل است. وجه غیراخباری خود به دو دستۀ «خواستی» شامل الزامی و تمنایی و «فرضی» شامل شرطی و پیش بین تقسیم می‌شود.

این مقاله ابتدا به معرفی کتاب هزار و یک روز و سپس به نظریات تودوروف و بویژه وجوه روایتی مورد نظر او می‌پردازد و در نهایت براساس شکل و کارکرد وجوه روایتی،هزار و یک روز را مورد بررسی قرار می‌دهد. در این بررسیمعلوم شد که وجه اغلب گزاره‌های روایی این کتاب، وجه اخباری است. کاربرد محدودتر وجه شرطی بدین معناست که قطعیت بر روابط اشخاص این اثر حاکم است.

کلیدواژه‌ها

موضوعات