نقد ادبی و مطالعات تطبیقی در اقتباس بینارسانه ای

نوع مقاله : مقالات علمی پژوهشی

نویسنده
چکیده
ددر مطالعات تطبیقیِ ادبیات و سینما، یکی از پرسش‏ها این است که آیا می‏توان علاوه بر عناصر روایی و مقایسه داستان ادبی با داستان فیلم، تکنیک‏های سینمایی یا عناصر سبکی سینما را نیز با شگردهای ادبی مقایسه کرد؟ در صورت امکان مقایسه، چه نتیجه‏ای می‏توان از این مطالعه حاصل کرد؟ زیبایی‏شناسی، فرایند مشترکی است که می‏تواند در بیان هنری دو رسانه متفاوت مورد مطالعه قرار گیرد. بحث معناسازی و ایجاد دلالت ضمنی با عناصر سبکی سینمایی محور اصلی مقایسه است. برای مثال، القای معنی یا معانی خاص با نشانه‏های صوتی یا نشانه‏های رنگ و نور در نقد سینمایی، شناخته شده است. فرضیه پژوهش این است که اگر امکانات معناسازی با نشانه‏های که به عناصر سبکی سینما نزدیک است در متون ادبی تحلیل شود، متن ادبی به نحو دیگری قرائت می‏شود و ممکن است معانی پنهان آن کشف شود یا معنای جدیدی از سوی خواننده به متن ارائه شود. از آنجاکه کشف معنا یا تولید معنا ذیل تعریف‏های متأخر نقد ادبی است، می‏توان گفت برهم‏سنجی شگردهای ادبی و تکنیک‏های سینمایی گاه فعالیت «نقد» را در خوانش متن با یک رویکرد ویژه و دریافت معنای آن، محقق می‏کند. در برخی مطالعات تطبیقی که منتقدان ادبی و سینمایی در سال­های اخیر به آن پرداخته­اند، نشانه‏های سینمایی یا نظام­های نشانه­ای سینما به ابزاری برای بررسی متون ادبی تبدیل شده است. بازخوانی یک روایت ادبی با این نگاه که متن چگونه از فضاسازی با توصیف­های مبتنی بر حرکت، رنگ، نور، صدا، موسیقی، صحنه­پردازی، دکور و مانند آن بهره برده است، گاه باعث کشف رابطه فرم و محتوا شده است. برای مثال توصیف­های مکرر مکان­های عمومی از زبان روای-شخصیت می­تواند نشان دهنده این دلالت باشد که غلبه نمای عمومی در یک داستان گاه بر تنهایی شخصیت و تضاد او با محیط پیرامون دلالت می­کند؛ یا تقابل توصیف حالات شخصیت غمگین در مکان­های بسته از دید دانای کل با توصیف شادی حاکم بر مکانهای عمومی از دید شخصیت داستان، می­تواند به تقابل نماهای عمومی و نماهای درشت، نقش معناسازیِ ساختاری بدهد و برای مثال احساس تنهایی شخصیت را نسبت به دنیای دیگر بیان کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات