بررسی ساختار روایت «هزار و یک سال» اثر شهریار مندنی‌پور بر پایه نظریه نیکولایوا

نوع مقاله : پژوهشی اصیل

نویسندگان
دانشگاه هرمزگان
چکیده
در این مقاله براساس نظریه روایت‌شناسی کودک و نوجوان نیکولایوا یکی از آثار برگزیده کودک و نوجوان ـ یعنی هزار و یک سال شهریار مندنی‌پورـ واکاوی شده است تا روشن شود کدام سازه­های روایتگری چنانکه در ادبیات داستانی کودک و نوجوان بهره­برداری می­شود در اثر به خدمت گرفته شده است. نویسنده کودک و نوجوان از چه عناصر و شیوه‌های روایی متمایزی برای خلق اثر ویژه مخاطب کودک و نوجوان استفاده کرده است؟ مندنی‌پور با سود جستن از پیرنگی اپیزودیک با پایان باز، خلق شخصیتهای پری‌وار با کنشهای فانتاستیک، استفاده از راوی بزرگسال برای هدایت شخصیتهای کودک داستان و استفاده از شگردهای خاص زمانی در پی ایجاد تمایز در نوع روایت داستان کودک و نوجوان و بزرگسال بوده است. او در کنار طرح مفاهیمی ژرف متناسب با جهان ذهنی کودک و نوجوان کوشیده است با بیان مسائل هستی‌شناختی مخاطب بزرگسال را نیز در لذت خواندن متن همراه کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات