در این مقاله رمان تاریخ سری بهادران فرس قدیم، نوشته سیروس شمیسا از منظر شیوه های کسب آگاهی، رسیدن به خودآگاهی، شرایط متنی پیدایش چنین موقعیتی و تأثیر آن بر ذهن و زیست انسان در وضعیت پست مدرن تحلیل شده است. مبانی نظری این تحقیق بیشتر منابع فلسفی است و قصد این بوده است تا وضعیت انسان بهعنوان " انسان"، نه به عنوان شخصیت داستانی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد؛ بدین ترتیب مشخص شده است که انسان در شرایط خودآگاهی پسامدرن، سوژه ای است که تکامل و تمامیت وی ناممکن است؛ شرایطی که ویژگیهای "ابژکتیو" (عینی) انسان را تقویت می کند و از آن به "مرگ سوژه" تعبیر می شود.