بررسی روابط قدرت در داستان کیخسرو بر اساس دیدگاه فوکو

نویسنده
دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
داستان کیخسرو یکی از روایتهای اصلی در شبکه روایی اساطیر ایران است که با توجه به اهمیت حماسی/ اساطیری و برجستگی جاری- غایی­اش، با تحلیل آن می‌توان تصویر واضحتری از مفهوم «هویت» و نظام «قدرت»، در سویه­های مادی و معنوی­اش، در فرهنگ اساطیری، دینی ایران باستان و کرانه­های اندیشه خسروانی نشان داد؛ تصویری که بازتاب آن در برآیندهای فکری و ایدئولوژیک دوره اسلامی، در قالب نماد و کیفیت اساطیری و فرهنگی، در زمینه­هایی چون روایتهای حماسی ملی ایرانیان نیز دیده می‌شود. بهترین نقشه راه برای رسیدن به این جغرافیای معناشناختی فرهنگی شاهنامه است. با چنین هدفی و با توجه به اهمیت «نبرد بزرگ کیـخسرو»، در این مقاله کوشیده­ایم به بررسی روابط قـدرت در داستان کیخسرو و نظـام معنـاشناختی آن از دیدگاه فوکو بپـردازیم. بر همین اساس، این مقـاله نخسـت چارچـوب قدرت/حقیقت در داستان کیخسرو بر پایه الگـوی شاه/ موبد را بررسی می‌کند، سپس در سهمحورِ شناسـایی فضای تخاصم، منـازعات معنایی و تعیین زمان و مکان، به بررسی گفتمان قدرت حاکم در داستان کیخسرو می­پردازد و سرانجام، نتایج گفتمانی این داستان را با تأکید بر نبرد بزرگ کیخسرو بررسی می‌کند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات