قصدگرایی در برابر استقلال معناشناختی

نویسنده
دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
یکی از مسائل مهم در حوزه‌ نقد ادبی و هرمنوتیک، تعیین هدف خواندن متن است. بحث بر سر این است که از چهار عامل اصلی مؤلف، مفسر، متن و زمینه تاریخی کدام یک بیشترین نقش را در فرایند خواندن متن ایفا می‌کند. هیرش که به پیروی از فیلسوفان هرمنوتیکی رمانتیک از نظریه قصدگرایی جانبداری می‌کند بر این باور است که هدف خواندن متن دستیابی به قصد مؤلف است. مفسر یا خواننده در پی این است که معنای تعین‌یافته در ذهن مؤلف را بازتولید کند. اما بسیاری از ناقدان ادبی و فیلسوفان هرمنوتیکی نظیر بارت، گادامر و دریدا در برابر این نظریه صف‌‌آرایی می‌کنند و با وجود اختلاف دیدگاه‌هایی که با یکدیگر دارند، می‌توان آنها را در طیفی قرار داد که به «نظریه استقلال معناشناختی متن» شهرت یافته است. بر طبق این رویکرد، متن دارای معنایی از پیش تعین‌یافته‌ نیست تا خواننده یا مفسر به دنبال کشف آن باشد. فهم، فرایندی تولیدی است نه بازتولیدی و هدف خواندن متن گوش سپردن به سخن متن نیست بلکه شنیدن سخن متن است. در این مقاله بر آنیم تا ضمن طرح دلایل مدافعان استقلال معناشناختی متن، نقد هرش را بر این دلایل بیان کنیم.

کلیدواژه‌ها

موضوعات