1- دانشگاه تربیت معلم سبزوار
چکیده: (2139 مشاهده)
در ادب فارسی بویژه ادبیات عرفانی، نگرشهای تأویلی، جایگاه ویژهای دارد. در اینمیان، عینالقضات همدانی نمونه برجسته این نگرشهای تأویلی است. آشکارترین ویژگی دیدگاه ادبی عینالقضات، دریافت متمایز و خاصّ وی در باب مبحث «تأویل» است. شاید به جرأت بتوان گفت در کل آثار منثور فارسی نمیتوان فردی را یافت که تا این حدّ و با این گستردگی به «تأویل» و بررسی جزئیّات آن پرداخته باشد. عینالقضات تقریباً در تمامی آثارش بر این است که به تأویل آنچه به زبان رمز بیان شدهاست، بپردازد و به بیان چگونگی فهم درست اهتمام دارد. وی افقهای تازهای در تأویل بیان میکند که در نوع خود بسیار بینظیر است.
این مقاله میکوشد به بررسی جایگاه عینالقضات همدانی در جستارهایهرمنوتیکی ـ درعرصههای رایج هرمنوتیکی مانند فهم متن، رابطه لفظ ومعنا، لذّت متن، تک معنایی وچندگانگی معنایی ـ بپردازد وبه دور از کژروی و افراطگرایی و خلط مباحث، پیوند او را با مباحث هرمنوتیکی، که دردهههای اخیر به رویکردی گسترده در فهم دانشهای بشری تبدیل شدهاست بیان کند و به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا میتوان نگرشهای سنتّی نویسندهای ژرفاندیش را که حدود هزارسال پیش میزیست در چارچوب نظریهپردازی هرمنوتیکی نوین ورویکردهای جدید نقد ادبی جای داد وتعمیم وبازسازی کرد یا نه.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
ادبیات کلاسیک دریافت: 1398/8/8 | پذیرش: 1398/8/8 | انتشار: 1398/8/8