دانشگاه شهید باهنر کرمان
چکیده: (4058 مشاهده)
این جستار برآنست تا با پیشِ چشم داشتن نظریّههای نوین در باب شعر، بویژه آرای فرمالیستها، کارآیی آنچه را در بلاغت سنّتی به عنوان «عیوب فصاحت» مطرح است، در تحلیل امروزی شعر پارسی بررسی نماید. این فرایند در دو ساحت کلّیگرایانه و جزئیگرایانه انجام شده است. در فرایند کلّیگرایانه، با توجّه به مسأله «عنصر غالب» در فرمالیسم روسی و ایجاد تعامل میان نظریّات ارائه شده دربارۀ عیوب فصاحت در کتابهای پارسی بلاغت و نقد شعر با شعر پارسی در دورههای مختلف سبکی، عیوب فصاحت تا پایان دورۀ رواج سبک هندی در سه وجه سازگاری، واپسماندگی و ناسازگاری قابل گونهبندی و بررسی است. تحلیل موضوع در این ساحت بدین نتیجه میانجامد که در دوره سازگاری(مقارن با رواج سبک خراسانی)، نظریّات ارایه شده دربارۀ عیوب شعر، با شعر پارسی کاملاً همخوان است؛ امّا به تدریج از میزان این همخوانی کاسته میشود تا اینکه در دوره ناسازگاری(مقارن با رواج سبک هندی)، مقتضّیات اجتماعی- ادبی و نیز مقتضیّات زیباییشناسیک شعر پارسی، اصالت عیوب فصاحت در بلاغت سنّتی را برای تحلیل شعر عصر از میان میبرد.
در ساحت جزئیگرایانه با پیشِ چشم داشتن نظریّات فرمالیستها در خصوص فرایند «برجستهسازی» و ایجاد اتّفاق در زبان از طریق انواع «هنجارگریزیها»(/قاعدهکاهیها) و «قاعدهافزاییها»، عیوب فصاحت در بلاغت سنّتی نظیر غرابت استعمال، مخالفت قیاس، تعقید و... برای تحلیل امروزی شعر پارسی، از اضلاعی دیگر ناکارآمد جلوه میکند. تحلیل موضوع در این ساحت نیز بدین نتیجه میانجامد که در خوانش فرمالیستی و نیز در برخورد با شعر مدرن، این موارد نه تنها عیب نیست، بلکه اتّفاقاً عامل ایجاد ادبیّت و تمایز زبان ادبی از زبان خودکار و در نهایت ساخته شدن شعراست.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
نقد ادبی دریافت: 1398/8/6 | پذیرش: 1398/8/6 | انتشار: 1398/8/6