1- دانشگاه مازندران
چکیده: (2372 مشاهده)
یکی از رویکردهای گوناگون امروزه به آثار ادبی، همزمان متن و محتوا را در نظر میگیرد و از افراط و تفریطهای پیروان فرمالیسم و محتواگرایان دوری میجوید. کسانی چون باختین و گلدمن، شیوه تحقیقاتی خود را بر چنین رویکردی بنیان نهاده بودند. در این رویکرد اعتقاد بر این است که میان محتوای اثر و جهان بینی نهفته در آن با متن اثر، رابطهای تنگاتنگ وجود دارد. بررسی شعر سهراب سپهری میتواند گواهی بر درستی چنین رویکردی باشد؛ چرا که میتوان میان اندیشه عادتستیز سپهری و زبان هنجارگریزش ارتباط برقرار کرد.
مطالعه شعر سپهری نشان میدهد که اندیشه عادتستیز او بر زبانش نیز تاثیر گذاشته است. نمونههای فراوان هنجارگریزی و هنجارشکنی در شعر او مؤکد این امر است. نکته قابل تأمل اینکه سپهری از بین انواع هنجارگریزیها (= معنایی، واژگانی، زمانی) بیشتر از هنجارگریزی معنایی مانند تشخیص، پارادوکس، کاربرد تصاویر و ترکیبات تازه، نماد و حسآمیزی و... استفاده کرده و از انواع دیگر هنجارگریزی، کمتر بهره جسته است. دلیل این امر را باید در اندیشه و نظام خاص فکری سهراب جستجو کرد که از سویی بیشتر در پی توجه به معنا و ارائه مضامین و اندیشههای عرفانی است و از سوی دیگر هر گونه رویکرد به گذشته را نفی میکند و همواره در پی تازگی و غبارروبی از هستی است. بنابراین نمیتوان انتظار داشت از هنجارگریزی زمانی (باستانگرایی) - که مخالف دیدگاه فکری وی است- استفاده کند.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
شعر معاصر دریافت: 1398/7/29 | پذیرش: 1398/7/29 | انتشار: 1398/7/29