1- دانشگاه تهران
2- دانشگاه تربیت مدرس
چکیده: (1955 مشاهده)
در این مقاله، نظریه رقیه حسن درباره پیدایش و تکوین زیباییشناسی کلامی در کودکان مورد بررسی قرار گرفته است. در این نظریه، کودک ناآگاهانه و به صورت غیر ارادی با شنیدن لالاییها و شعرهای کودکانه، ادبیات را میآموزد. او الگوهای زبانی از جمله الگوهای آوایی، معنایی و نحوی را در شعرها تشخیص میدهد و توانایی در ذهن او شکل میگیرد که پایه زیباییشناسی کلامی را در سالهای آینده برای او شکل میدهد. در اینجا از میان گونههای ادبی ما فقط به بررسی شعر میپردازیم. از میان الگوهای ادبی نیز فقط به بررسی الگوهای آوایی میپردازیم؛ زیرا از میان ویژگیهای زیباییشناختی اشعار کودکان، الگوهای آوایی خوشایند و دلنشین، اهمیت ویژه دارد. شایان توجه است که در این نوشته، جستجو درباره همپوشیها و در عین حال تفاوتهای «زبان» و «ادبیات» به عنوان دو حوزه از حوزههای ذهن همواره در پسزمینه تمام مباحث مطرح است. نتایج این تحقیق نشان میدهدکه هرچند زبان و ادبیات ماهیت یکسانی دارد از لحاظ منشأ و همچنین نوع پردازش با همدیگر تفاوتهای اساسی دارد و این تفاوت آنها را به حوزههایی جدا از ذهن مربوط میکند. در بخش پایانی این تحقیق الزامات و پیامدهای نظری را، که این تلقی از یادگیری ادبیات برای آموزش ادبیات به کودکان در بر دارد، بررسی میکنیم. بر اساس یافتههای این تحقیق در تلقی کودکان از ادبیات شکل بر محتوا غلبه دارد و پرورش این تلقی در شکوفایی توانش ادبی آنها در سالهای آینده نقش عمده ایفا میکند. از این رو بهتر است که در تهیه و نگارش اشعار کودکانه بویژه در سالهای اولیه کودکی به جای طرح مضامین پیچیده و آموزشی به زیبایی شکل و چگونگی بیان اشعار توجه خاصی مبذول شود.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
ادبیات کودک دریافت: 1398/7/29 | پذیرش: 1398/7/29 | انتشار: 1398/7/29