چکیده: (4338 مشاهده)
ددر مطالعات تطبیقیِ ادبیات و سینما، یکی از پرسشها این است که آیا میتوان علاوه بر عناصر روایی و مقایسه داستان ادبی با داستان فیلم، تکنیکهای سینمایی یا عناصر سبکی سینما را نیز با شگردهای ادبی مقایسه کرد؟ در صورت امکان مقایسه، چه نتیجهای میتوان از این مطالعه حاصل کرد؟ زیباییشناسی، فرایند مشترکی است که میتواند در بیان هنری دو رسانه متفاوت مورد مطالعه قرار گیرد. بحث معناسازی و ایجاد دلالت ضمنی با عناصر سبکی سینمایی محور اصلی مقایسه است. برای مثال، القای معنی یا معانی خاص با نشانههای صوتی یا نشانههای رنگ و نور در نقد سینمایی، شناخته شده است. فرضیه پژوهش این است که اگر امکانات معناسازی با نشانههای که به عناصر سبکی سینما نزدیک است در متون ادبی تحلیل شود، متن ادبی به نحو دیگری قرائت میشود و ممکن است معانی پنهان آن کشف شود یا معنای جدیدی از سوی خواننده به متن ارائه شود. از آنجاکه کشف معنا یا تولید معنا ذیل تعریفهای متأخر نقد ادبی است، میتوان گفت برهمسنجی شگردهای ادبی و تکنیکهای سینمایی گاه فعالیت «نقد» را در خوانش متن با یک رویکرد ویژه و دریافت معنای آن، محقق میکند. در برخی مطالعات تطبیقی که منتقدان ادبی و سینمایی در سالهای اخیر به آن پرداختهاند، نشانههای سینمایی یا نظامهای نشانهای سینما به ابزاری برای بررسی متون ادبی تبدیل شده است. بازخوانی یک روایت ادبی با این نگاه که متن چگونه از فضاسازی با توصیفهای مبتنی بر حرکت، رنگ، نور، صدا، موسیقی، صحنهپردازی، دکور و مانند آن بهره برده است، گاه باعث کشف رابطه فرم و محتوا شده است. برای مثال توصیفهای مکرر مکانهای عمومی از زبان روای-شخصیت میتواند نشان دهنده این دلالت باشد که غلبه نمای عمومی در یک داستان گاه بر تنهایی شخصیت و تضاد او با محیط پیرامون دلالت میکند؛ یا تقابل توصیف حالات شخصیت غمگین در مکانهای بسته از دید دانای کل با توصیف شادی حاکم بر مکانهای عمومی از دید شخصیت داستان، میتواند به تقابل نماهای عمومی و نماهای درشت، نقش معناسازیِ ساختاری بدهد و برای مثال احساس تنهایی شخصیت را نسبت به دنیای دیگر بیان کند.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
نقد ادبی دریافت: 1398/7/17 | پذیرش: 1398/7/17 | انتشار: 1398/7/17