دانشگاه شهید بهشتی
چکیده: (9091 مشاهده)
بینامتنیت نسل اول یعنی کریستوا و بارت با نظریهپردازان نسل دوم به ویژه ژنی و ریفاتر گسترش یافت و به عنوان روشی برای مطالعات ادبی و هنری به کار گرفته شد؛ سپس ژرار ژنت با طرح ترامتنیت موجب جهش بزرگی در این عرصه از مطالعات شد. ترامتنیت به انواع روابط ممکن و موجود در میان متنها میپردازد و پنج گونه دارد: بینامتنیت، پیرامتنیت، فرامتنیت، سرمتنیت و بیشمتنیت. موضوع گونهشناسی ادبی- هنری از موضوعات مورد توجه در ترامتنیت است که یکی از پنج قسم آن یعنی سرمتنیت به طور انحصاری به این موضوع اختصاص یافته است. اما همچنین در بیشمتنیت نیز بخش قابل توجهی به گونهشناسی ویژهای به نام «گونهشناسی بیشمتنی» پرداخته شده است. روابط بیشمتنی به بررسی رابطه دو متنی میپردازد که وجود متن دوم به متن اول وابسته است. گونهشناسی بیشمتنی به بررسی انواع متنهایی میپردازد که دارای رابطه برگرفتگی باشند یعنی متن دوم از متن اول برگرفته شده باشد. در این رابطه ژنت شش گونه اصلی بیشمتنی را از یکدیگر بازمیشناسد : پاستیش، شارژ، فورژری، پارودی، تراوستیسمان و ترانسپوزیسون (جایگشت). این شش گونه به دو دسته بزرگ تقلیدی و تغییری تقسیم میشود. مقاله حاضر میکوشد این نوع گونهشناسی را به طور مختصر معرفی نماید. گونهشناسی یاد شده میتواند در بسیاری از تحقیقات ادبی به ویژه ادبیات فارسی مورد استفاده جامعه پژوهشی ایرانی قرار گیرد.
موضوع مقاله:
زبان فارسی دریافت: 1391/8/17 | پذیرش: 1391/11/20 | انتشار: 1391/12/1