1- رازی کرمانشاه
2- دانشگاه رازی
چکیده: (2714 مشاهده)
مقالۀ پیش رو میکوشد با تکیه بر «نظریۀ استعارۀ مفهومی» نظامهای استعاری حاکم بر رمان سمفونی مردگان (1368) را نشان دهد و بر اساس آنها برجستهترین درونمایههای رمان را معرفی، و اثبات کند که این نظامهای استعاری قدرتمند، متن را به کل منسجم و یکپارچهای تبدیل کرده است؛ از این رو با بررسی استعارههای خُردِ رمان، سه نوع استعارۀ مفهومی «جهتی»، «وجودی» و «ساختاری» در متن شناسایی و معرفی شدهاست که هر کدام یک مضمون محوری را پرورش میدهد. پژوهش به این نتیجه میرسد که مؤلّف بر اساس این سه استعاره، جهاننگریها و مضمونهای حاکم بر ذهن خود را در قالب سه «نگاشت کلانِ» «قدرت، بالا است/ ضعف، پایین است»، «انسان، حیوان است» و «زندگی، جنگ است» عرضه کردهاست. این طرحوارهها نمودار نظام فکری مسلّط بر ذهن نویسنده است که به شکلی نامحسوس در سراسر متن گسترش یافته و سبب انسجام محتوایی آن نیز شده است.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
ادبیات معاصر / داستان / رمان دریافت: 1398/11/2 | پذیرش: 1399/5/4 | انتشار: 1399/7/30