1- دانشگاه تهران
2- دانشگاه کردستان
چکیده: (1717 مشاهده)
این مقاله به بررسی 1ـ کانون مشاهده و 2ـ کانون روایت در نظریههای روایتشناختی در رمان «سختتر شدن اوضاع» میپردازد. در رویکردهای روایتشناختی به ایجاد تمایز میان دو جنبه مختلف زاویه دید تمایلی نیست. تمایز بین دو مفهوم 1ـ روایت و 2ـ کانون مشاهده قبل از ژرار ژنه، روایتشناس مشهور فرانسوی، مورد توجه قرار گرفته بود، اما این ژرار ژنه بود که این تمایز را به صورتی نظاممند مورد بررسی قرار داد. ژنه برای عبارت زاویه دید این دو عبارت متمایز را به کار برد که اولی به عمل انتقال کلامی داستان توسط گوینده (راوی در ادبیات داستانی) و دومی به کانونی مربوط میشود که از طریق آن روایت از نظر مکانی ـ زمانی، روانشناختی و ایدئولوژیکی مشاهده میشود. ژنه معتقد است که در هر اثر روایی دو جنبه متمایز زاویه دید ممکن است از طریق یک فرد واحد و یا همزمان از طریق چندین راوی و مشاهدهگر نمود یابد. در اثری روایی مانند «سختتر شدن اوضاع»1 اثر هنری جیمز2، که یکی از آثار برجسته در حوزه ادبیات روایی است، میتوان جنبههای مختلف زاویه دید و کانون مشاهده را بررسی کرد. بنابراین در این پژوهش دو جنبه متمایز زاویه دید که ذکر آنها رفت، مورد بررسی قرار میگیرد و به اهمیّت هر یک از این جنبهها در برخی از آثار برتر ادبیات داستانی اشاره میشود.
نوع مقاله:
مقالات علمی پژوهشی |
موضوع مقاله:
ادبیات کلاسیک دریافت: 1398/7/28 | پذیرش: 1398/7/28 | انتشار: 1398/7/28