1- دانشگاه هرمزگان
چکیده: (8092 مشاهده)
در این مقاله براساس نظریه روایتشناسی کودک و نوجوان نیکولایوا یکی از آثار برگزیده کودک و نوجوان ـ یعنی هزار و یک سال شهریار مندنیپورـ واکاوی شده است تا روشن شود کدام سازههای روایتگری چنانکه در ادبیات داستانی کودک و نوجوان بهرهبرداری میشود در اثر به خدمت گرفته شده است. نویسنده کودک و نوجوان از چه عناصر و شیوههای روایی متمایزی برای خلق اثر ویژه مخاطب کودک و نوجوان استفاده کرده است؟ مندنیپور با سود جستن از پیرنگی اپیزودیک با پایان باز، خلق شخصیتهای پریوار با کنشهای فانتاستیک، استفاده از راوی بزرگسال برای هدایت شخصیتهای کودک داستان و استفاده از شگردهای خاص زمانی در پی ایجاد تمایز در نوع روایت داستان کودک و نوجوان و بزرگسال بوده است. او در کنار طرح مفاهیمی ژرف متناسب با جهان ذهنی کودک و نوجوان کوشیده است با بیان مسائل هستیشناختی مخاطب بزرگسال را نیز در لذت خواندن متن همراه کند.
نوع مقاله:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
زبان و زبان شناسی دریافت: 1395/4/13 | پذیرش: 1396/12/6 | انتشار: 1397/3/30