دانشگاه شهید بهشتی
چکیده: (8129 مشاهده)
با توجه به رویدادهایی که در چند دهۀ اخیر در حوزۀ ادبیات تطبیقی رخ داده است، نیاز به تعریف تازهای از ادبیات تطبیقی و نقد تطبیقی است. در این مقاله، شاخصهای جدیدی را که برای تعریف تازه ادبیات تطبیقی و رویکردها و روشهای نقد تطبیقی (به ویژه رویکردهای میانرشتهای) باید به آنها توجه شود، برمیشماریم. به گمان نویسنده این مقاله، تحلیل و بازخوانی مفهومهای «دیگری»، «مرز» و «هویت» در شکلگیری شاخصهای نو، بایسته است. با طرح نظریه ترجمه، نشانهشناسی، روایتشناسی، پسااستعماری (به ویژه نظریه مهاجرت) و نظریه فرهنگی، مطالعات تطبیقی نه تنها دچار تحول عظیمی در حوزه مطالعاتی خود شده، بلکه به دنبال آن روششناسی تطبیقی نیز دگرگون شده است و چالش اصلی پیش روی ما، تبیین روش و رویکردهای مطالعات تطبیقی براساس دگرگونی در تعریف مطالعات تطبیقی است. براساس این نظریهها، سه نظریه و روششناسی معرفی خواهد شد و ادعا میشود که نظریه و روش بینامتنی با تعریفهای تازه ادبیات تطبیقی همخوانی بیشتری دارد.
موضوع مقاله:
ادبیات تطبیقی دریافت: 1391/8/10 | پذیرش: 1391/11/20 | انتشار: 1391/12/1