پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
چکیده: (7628 مشاهده)
فرایند اقتباس ادبی1 در سینمای داستانگو پرسابقه است و بسیاری از منتقدان سینمایی به مقایسۀ فیلم اقتباسی با منبع ادبی پرداختهاند. نمونه این پژوهشها در تحقیقات دانشگاهی ایران نیز انجام شده است. در دهۀ اخیر برخی محققان این موضوع را با یک نگاه ماقبلی پی گرفتهاند؛ یعنی پیش از اینکه اثر به فیلم تبدیل شود، قابلیتهای تبدیل آن را به فیلم موضوع تحقیق قرار دادهاند. با اتخاذ این رویکرد میتوان کارکرد سینمایی استعاره در تصویرهای شعر فارسی را بازجست. بلاغت سنتی با تبعیت از دیدگاه ارسطویی، استعاره را کلمهای میداند که بر اساس رابطۀ مشابهت به جای کلمه دیگری مینشیند. این تعریف که به واژه، و در نهایت، به جمله نظر دارد، با تعریفهای پس از آن که از دیدگاه رمانتیک افلاطونی برآمدهاند، تفاوت دارد؛ زیرا از دیدگاههای اخیر استعاره با کل زبان رابطهای سازمند دارد و زاییدۀ تخیل فعالی است که باید معنایی را از یک شیء به یک شیء دیگر انتقال دهد. با توسعۀ این دیدگاه در قرن بیستم و صورتبندی دقیق آن در یافتههای زبانشناسان ساختگرا، استعاره اصلاً فرایندی است که در زبان محقق میشود و نه تنها عامل انتقال معنا، که آفرینندۀ معناست، آن هم از طریق ایجاد کنش و واکنش میان دو امر که امر سوم را ایجاد میکند. برهمسنجی استعارۀ ادبی با استعارۀ سینمایی بر اساس دیدگاه کلاسیک ارسطویی دشوار است؛ زیرا از این دیدگاه استعاره بر واژه استوار است و واژه بنیان رسانۀ کلامی است که ذاتاً با رسانه سمعی- بصری سینما متفاوت است. اگر استعاره را بهطور کلی و بهمنزله عنصر بنیادین فکر در نظر بگیریم، زبانِ کلامی و غیرکلامی میتوانند برخی مناسبات خود را با یکدیگر بازیابند. از این دیدگاه، تعامل استعارههای ادبی شعر فارسی و سینما در «دگردیسی عناصر زیباییشناسانه» و با «معادلیابی عناصر سبکی» در دو رسانه تبیین میشود
موضوع مقاله:
زیبا شناختی شعر دریافت: 1391/6/24 | پذیرش: 1391/9/20 | انتشار: 1391/12/1