1- دانشگاه بین المللی امام خمینی
چکیده: (6944 مشاهده)
«بیوتن» نوشته رضا امیرخانی یکی از رمانهای مدرنیستی و شبهپسامدرن فارسی است که در آن نویسنده در پی بازنمایی هویت انسان مدرن در دوره معاصر ایران است. نظر به ماهیت و تمرکز انسانشناختی رمان و عواملی برجسته چون نوع نگارش، شخصیتپردازی، نوجویی مضمونی و همچنین گفتمانسازی در جریانهای داستانی معاصر و اقبال خاص و عام به آن، این جستار بر آن است تا با روشی توصیفی– تحلیلی و تکیه بر چارچوب نظری تحلیل کیفیت بیداری قهرمان درون مطابق نظریه پیرسون- کیمار به تحلیل روانشناختی شخصیتهای اصلی رمان بیوتن بپردازد. از نتایج تحقیق برمیآید که شخصیت ارمیا بیشتر در قالب کهنالگویی «جستجوگر» قرار دارد که با ماهیت انسان متردد در میانه سنت و تجدد و هویتباخته مدرن نیز همخوانی دارد؛ شخصیتی که در روند تردیدزدایی یا تلاش برای کشف خویشتن خویش، گاه با کهنالگوی «یتیم» و «حامی» همراهی میکند؛ اما آرمیتا نمودار کهنالگوی «معصوم» است که در واکنشی طبیعی همواره متکی به دیگران بویژه اقتدار مردانه است تا بدین طریق ناتوانی خویش را در بازتعریف هویتی خود بپوشاند. از میان شخصیتهای فرعی کاتالیزور، «سوزی» در رده کهنالگوی «یتیم» ناکام و تکاملنایافتهای قرار دارد که بیاعتمادی و یأسزدگی و نبودن حامی برای دفع احساس تنهایی و کهتری، وی را به حرکت جبرانی- قهری انتحار کشانده است؛ کسی که باید عامل بیداری درونی «ارمیا» به شمار آید.
موضوع مقاله:
نقد ادبی دریافت: 1392/8/27 | پذیرش: 1392/11/15 | انتشار: 1392/12/1