دوره 15، شماره 59 - ( 1397 )                   جلد 15 شماره 59 صفحات 32-9 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


1- دانشگاه هرمزگان
چکیده:   (7595 مشاهده)
در این مقاله براساس نظریه روایت‌شناسی کودک و نوجوان نیکولایوا یکی از آثار برگزیده کودک و نوجوان ـ یعنی هزار و یک سال شهریار مندنی‌پورـ واکاوی شده است تا روشن شود کدام سازه­های روایتگری چنانکه در ادبیات داستانی کودک و نوجوان بهره­برداری می­شود در اثر به خدمت گرفته شده است. نویسنده کودک و نوجوان از چه عناصر و شیوه‌های روایی متمایزی  برای خلق اثر ویژه مخاطب کودک و نوجوان استفاده کرده است؟ مندنی‌پور با سود جستن از پیرنگی اپیزودیک با پایان باز، خلق شخصیتهای پری‌وار با کنشهای فانتاستیک، استفاده از راوی بزرگسال برای هدایت شخصیتهای کودک داستان و استفاده از شگردهای خاص زمانی در پی ایجاد تمایز در نوع روایت داستان کودک و نوجوان و بزرگسال بوده است. او در کنار  طرح مفاهیمی ژرف متناسب با جهان ذهنی کودک و نوجوان کوشیده است با بیان مسائل هستی‌شناختی مخاطب بزرگسال را نیز در لذت خواندن متن همراه کند. 
متن کامل [PDF 825 kb]   (1725 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشی اصیل | موضوع مقاله: زبان و زبان شناسی
دریافت: 1395/4/13 | پذیرش: 1396/12/6 | انتشار: 1397/3/30

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.